ایران، کشوری که همیشه با کمآبی دست و پنجه نرم کرده، اکنون در وضعیت هشداردهندهای قرار دارد. تغییرات اقلیمی، کاهش بارندگیها و افزایش مصرف آب، ذخایر سدها را به شدت کاهش داده و کشور را با بحران آب روبرو کرده است. آمارها و گزارشهای اخیر، وضعیت نگرانکنندهای را نشان میدهند که لزوم مدیریت جامع و فوری آب را بیش از پیش ضروری میسازد.
آمارهای نگرانکننده: نگاهی به وضعیت فعلی سدها
بر اساس جدیدترین گزارشها تا اواسط تیرماه سال آبی جاری (۱۴۰۳-۱۴۰۴، یعنی از ابتدای مهر ۱۴۰۳ تا پایان شهریور ۱۴۰۴)، وضعیت سدهای کشور به شرح زیر است:
- کاهش چشمگیر ورودی آب: از ابتدای سال آبی تا ۲۱ تیرماه ۱۴۰۴، تنها ۲۲.۴۳ میلیارد متر مکعب آب وارد سدها شده است. این رقم نسبت به مدت مشابه سال گذشته (۳۹.۱۵ میلیارد متر مکعب) ۴۳ درصد کاهش را نشان میدهد. این افت شدید، گواهی بر کمبارشیهای بیسابقه است.
- افت حجم ذخایر: موجودی مخازن سدها تا ۲۱ تیرماه ۱۴۰۴، حدود ۲۳.۶۷ میلیارد متر مکعب ثبت شده است. این حجم در مقایسه با سال گذشته (۳۲.۱ میلیارد متر مکعب)، ۲۶ درصد کمتر است.
- درصد پرشدگی پایین: در حال حاضر، تنها ۴۶ درصد از ظرفیت کلی سدهای کشور پر است. این یعنی بیش از نیمی از سدها خالی ماندهاند و نگرانیها برای تامین آب در ماههای گرم آینده افزایش یافته است.
وضعیت سدهای بحرانی در کشور
- سدهای در آستانه خشکی: وضعیت در برخی از سدهای مهم کشور بسیار بحرانی است. گزارشها حاکی از آن است که هفت سد مهم کشور کمتر از ۱۰ درصد آب دارند و متاسفانه دو سد نیز کاملاً خشک شدهاند. سدهایی مانند طرق در خراسان رضوی، سرنی در هرمزگان، کینهورس در زنجان، تنگوئیه سیرجان در کرمان، وشمگیر، گلستان و بوستان در گلستان، دامغان در سمنان و نهرین در خراسان جنوبی از جمله این سدها هستند.
- سدهای تهران و حوضههای مهم: سدهای تامینکننده آب تهران (امیرکبیر، لار، طالقان، لتیان و ماملو) نیز با کاهش چشمگیر موجودی آب نسبت به سال گذشته روبرو هستند. به عنوان مثال، سد امیرکبیر ۵۸ درصد کمتر از سال گذشته آب دارد. همچنین، سدهای حوضه دریاچه ارومیه (با ۴۰ درصد کاهش) و زایندهرود (با ۳۰ درصد کاهش)، و سدهای بزرگ خوزستان (کارون، دز، کرخه، جره و مارون) نیز وضعیت مناسبی ندارند.
پیامدهای نگرانکننده بحران آب: تبعات خشکسالی
کمبود آب و وضعیت بحرانی سدها، تبعات جدی برای کشور به دنبال دارد:
- تنش آبی در شهرها و روستاها: با کاهش ذخایر سدها، خطر جیرهبندی آب و قطعیهای مکرر در بسیاری از نقاط کشور، به ویژه کلانشهرها، افزایش مییابد.
- بحران در بخش کشاورزی: کشاورزی، که بزرگترین مصرفکننده آب است، تحت فشار شدیدی قرار میگیرد. این وضعیت میتواند به کاهش تولید محصولات کشاورزی، آسیب به معیشت کشاورزان و افزایش نیاز به واردات منجر شود.
- اختلال در صنایع و توسعه: کمبود آب میتواند مانع بزرگی در مسیر توسعه صنایع و فعالیتهای اقتصادی کشور باشد.
- آسیبهای زیستمحیطی: خشکی تالابها، رودخانهها و کاهش سطح آبهای زیرزمینی، صدمات جبرانناپذیری به محیط زیست وارد خواهد کرد.
دلایل اصلی وضعیت موجود: چرا به اینجا رسیدیم؟
علاوه بر تغییرات اقلیمی و کاهش بارشها، عوامل دیگری نیز در تشدید بحران آب در ایران نقش دارند:
- مصرف بیرویه و الگوی نامناسب: عدم رعایت الگوی صحیح مصرف آب در کشاورزی (با روشهای سنتی آبیاری) و مصارف خانگی، فشار زیادی بر منابع آبی وارد میکند.
- توسعه ناپایدار: راهاندازی صنایع آببر در مناطق خشک و نیمهخشک، و همچنین رشد بیرویه شهرنشینی بدون برنامهریزی جامع منابع آب، به این بحران دامن زده است.
- ضعف در مدیریت یکپارچه آب: نبود برنامهریزی بلندمدت، عدم هماهنگی میان سازمانها و اجرای ناقص قوانین مرتبط با آب، از چالشهای اساسی است.
- فرسودگی شبکههای توزیع: هدررفت بالای آب در شبکههای فرسوده آبرسانی، بخش قابل توجهی از منابع آبی را از بین میبرد.
راهکارهای ضروری برای برونرفت از بحران
برای عبور از این شرایط و مدیریت صحیح بحران آب، اقدامات فوری و بلندمدت ضروری است:
- مدیریت مصرف آب: اجرای جدی برنامههای مدیریت مصرف در تمام بخشها؛ شامل کشاورزی (ترویج آبیاری نوین و کشت کمآببر)، صنعت (بازچرخانی آب و بهینهسازی فرآیندها) و خانگی (فرهنگسازی و اصلاح الگوی مصرف).
- بهسازی زیرساختها: نوسازی و تعمیر شبکههای آبرسانی برای کاهش هدررفت آب، و همچنین تکمیل پروژههای نیمهتمام مرتبط با مدیریت منابع آب.
- استفاده از منابع آب نامتعارف: جدیت بیشتر در شیرینسازی آب دریا، بازچرخانی پساب فاضلاب و بهرهبرداری از سایر منابع آب نامتعارف.
- کنترل آبهای زیرزمینی: نظارت دقیق بر برداشت از چاهها، تغذیه مصنوعی آبخوانها و جلوگیری از افت بیشتر سطح آبهای زیرزمینی.
- سرمایهگذاری در فناوری: توسعه تحقیقات و استفاده از فناوریهای نوین برای افزایش بهرهوری آب و مقابله با خشکسالی.
- فرهنگسازی و آموزش: افزایش آگاهی عمومی در مورد اهمیت آب و ضرورت صرفهجویی، از طریق رسانهها و نهادهای آموزشی.
- همکاریهای منطقهای: در حوضههای آبریز مشترک، همکاری با کشورهای همسایه برای مدیریت پایدار منابع آب ضروری است.
نتیجهگیری:
وضعیت فعلی سدهای ایران، زنگ خطری جدی برای آینده آبی کشور است. برای غلبه بر این چالش بزرگ، به یک عزم ملی و همکاری همهجانبه دولت، نهادها و مردم نیاز داریم. بدون تغییر در الگوهای مصرف، سرمایهگذاری در زیرساختها و اتخاذ رویکردهای نوین در مدیریت منابع آب، ایران با آیندهای مبهم در تامین آب روبرو خواهد شد. اکنون زمان آن است که آب را، به عنوان حیاتیترین سرمایه ملی، با تمام توان و از طریق مدیریت صحیح و جامع، حفظ کنیم.